چکیده:
مصرف برق یکی از جنبههای بنیادین زندگی مدرن است که نه تنها به دلایل اقتصادی بلکه تحت تأثیر عوامل فرهنگی، اجتماعی و روانشناختی قرار دارد. این پژوهش با بهرهگیری از نظریات پیر بوردیو درباره عادتواره اقتصادی و دیدگاه مارک گرانووتر درباره حکشدگی اجتماعی، به بررسی روابط میان مصرف برق و ساختارهای اجتماعی-فرهنگی میپردازد. پژوهش حاضر با روش اسنادی و کتابخانهای به دنبال شناسایی عوامل تعیینکننده در کنشهای مصرف برق و ارائه چارچوبی مفهومی برای تحلیل آن است. یافتهها نشان میدهند که تصمیمات مربوط به مصرف برق تحت تأثیر تعاملات اجتماعی، باورهای ارزشی، و هنجارهای فرهنگی است و به شدت با مفهوم عادتواره اقتصادی مرتبط است.
مقدمه:
مصرف برق یکی از فعالیتهای روزمره انسانها در زندگی شهری و مدرن است که نه تنها تحت تأثیر مکانیزمهای بازار و قیمتگذاری بلکه متاثر از ساختارهای اجتماعی و فرهنگی است. پژوهشها نشان میدهند که مصرف انرژی، بهویژه برق، به شدت تحت تأثیر عوامل فراتر از اقتصاد خالص قرار دارد. استفاده از مفهوم عادتواره اقتصادی که توسط پیر بوردیو مطرح شده است، زمینهای را برای تحلیل ساختارهای ذهنی و اجتماعی مرتبط با مصرف برق فراهم میکند. از سوی دیگر، حکشدگی اجتماعی گرانووتر نشان میدهد که کنشهای اقتصادی در شبکههای روابط اجتماعی جاسازی شدهاند و نمیتوان آنها را جدا از تاثیرات اجتماعی بررسی کرد.
پیشینه نظری:
۱. عادتواره اقتصادی بوردیو:
پیر بوردیو معتقد است که عادتوارهها مجموعهای از تمایلات و گرایشهای درونیشده هستند که ناشی از تجربههای زیسته و محیط فرهنگی-اجتماعی افراد هستند. عادتواره اقتصادی، ساختار ذهنی مربوط به تصمیمات و گرایشهای افراد در زمینه مصرف برق را نشان میدهد. این مفهوم نشان میدهد که مصرف برق به شدت تحت تاثیر پیشزمینههای اجتماعی - فرهنگی است.
مفهوم عادتواره اقتصادی را بهعنوان مجموعهای از گرایشها و تمایلات درونی شده که تحت تأثیر تجارب زیسته افراد قرار دارند مطرح کرد. این مفهوم در تحلیل مصرف برق نشان میدهد که رفتار افراد در این زمینه نه تنها وابسته به قیمت یا انگیزه اقتصادی است، بلکه تحت تأثیر ساختارهای ذهنی که در طول زمان شکل گرفتهاند نیز قرار دارد. به عنوان مثال، خانوادههایی که ارزش صرفهجویی را از کودکی آموختهاند، مصرف برق خود را بهینهتر مدیریت میکنند.
۲. حکشدگی اجتماعی گرانووتر:
مارک گرانووتر در نظریه خود بیان میکند که کنشهای اقتصادی مانند مصرف برق نمیتوانند به صورت مستقل از ساختارهای اجتماعی عمل کنند،کنشهای اقتصادی در شبکههای اجتماعی حک شدهاند و این شبکهها رفتار مصرفی را هدایت میکنند. این بدان معناست که روابط خانوادگی، دوستی و گروههای اجتماعی، هنجارهایی را ایجاد میکنند که تصمیمات مربوط به مصرف برق را تحت تأثیر قرار میدهند.
۳. سرمایه احساسی و تصمیمات مصرفی ترنر:
ترنر معرفی مفهوم "سرمایه احساسی" را به عنوان یکی از عوامل تأثیرگذار بر کنشهای اقتصادی ارائه داده است. در مصرف برق، احساسات مثبت یا منفی ناشی از استفاده بیشتر یا کمتر از برق، مانند احساس راحتی یا نارضایتی، تأثیر بسزایی دارد.
مصرف برق، بهویژه در محیطهای خانوادگی، میتواند به احساسات مثبت یا منفی منجر شود. برای مثال، روشن نگهداشتن چراغها و استفاده از وسایل برقی برای ایجاد محیطی گرم و آرام ممکن است احساس راحتی و امنیت بیشتری برای افراد فراهم کند یا عدم مصرف بهینه برق موجب احساس نارضایتی آنان شودو از سوی دیگر، نگرانی از بالا رفتن هزینهها یا فشار اقتصادی میتواند تصمیمات مصرفی را تحت تأثیر قرار دهد.
روششناسی:
این پژوهش با استفاده از روش اسنادی و کتابخانهای انجام شده است. برای تحلیل دادهها از نظریات جامعهشناسی اقتصادی پیر بوردیو، مارک گرانووتر و جاناتان ترنر استفاده شده است. دادهها شامل مقالات علمی، کتب مرتبط با جامعهشناسی انرژی، و پژوهشهای تجربی موجود در زمینه مصرف برق است. تحلیل دادهها با رویکرد مضمونمحور و با تمرکز بر مفاهیم کلیدی انجام شده است.
یافتهها و تحلیل:
گونهشناسی عادتوارههای مصرف برق:
۱. احساسی-عاطفی: در این نوع عادتواره، تصمیمات مصرف برق تحت تأثیر روابط عاطفی و احساسات قرار دارد. برای مثال، روشن گذاشتن چراغها یا استفاده از وسایل برقی با توجه به احساس درونی خود در خانه.
۲. ارزشی-باورمدار: این دسته شامل مصرف برق بر اساس باورهای مذهبی و فرهنگی میشود. به عنوان نمونه، کاهش مصرف برق به عنوان مسئولیتی اجتماعی یا ارزش حفظ منابع برای نسلهای آینده.
۳. خردگرایانه-وضعیتی: در این نوع، مصرف برق وابسته به شرایط خاص اقتصادی و اجتماعی است. افراد ممکن است با توجه به وضعیت اقتصادی، از مصرف اضافی در ساعات اوج مصرف خودداری کنند.
۴. مادیگرا-سودجویانه: این گروه از افراد تلاش میکنند با کاهش مصرف برق، هزینههای خود را بهینه کنند. این رفتار بیشتر در افرادی دیده میشود که به نظریه انتخاب عقلانی نزدیک هستند.
تحلیل مصرف برق در چارچوب اجتماعی و فرهنگی
مصرف برق یک کنش روزمره و اقتصادی است که عموماً در قالب تصمیمات کوتاهمدت و مبتنی بر هزینه-فایده تعریف میشود. با این حال، پژوهشهای جامعهشناختی نشان دادهاند که این رفتار را نمیتوان صرفاً در چارچوب اقتصاد خالص بررسی کرد. مصرف برق تحت تأثیر طیف وسیعی از عوامل اجتماعی، فرهنگی، روانشناختی و حتی سیاسی قرار دارد که هر یک در شکلگیری رفتارهای مصرفی نقش مهمی ایفا میکنند.
مصرف برق بهعنوان یک کنش روزمره در جوامع مدرن، فراتر از چارچوبهای اقتصادی سنتی عمل میکند و به شدت تحت تأثیر عوامل اجتماعی، فرهنگی و روانشناختی است. این مقاله نشان داد که مصرف برق به عنوان یک رفتار انسانی، از ساختارهای ذهنی، روابط اجتماعی و باورهای ارزشی شکل میگیرد. نظریه عادتواره اقتصادی بوردیو تأکید دارد که کنشهای مصرفی، حاصل تجارب زیسته و زمینههای اجتماعی-فرهنگی است. حکشدگی اقتصادی گرانووتر نیز بر اهمیت شبکههای اجتماعی و تأثیر آنها بر رفتارهای اقتصادی مانند مصرف برق تأکید میکند.
یافتهها نشان دادند که افراد تصمیمات مربوط به مصرف برق خود را نه تنها بر اساس منافع اقتصادی بلکه بر اساس ارزشهای جمعی، روابط خانوادگی، و نگرشهای فرهنگی اتخاذ میکنند. همچنین نقش سرمایه احساسی در تحریک رفتارهای مصرفی تأیید شد؛ بهطوری که احساس راحتی و امنیت در استفاده از برق، تصمیمات مصرفی را تعدیل میکند.
این نتایج دارای پیامدهای مهمی برای سیاستگذاران حوزه انرژی است. سیاستهای مدیریت مصرف برق باید به جای تمرکز صرف بر قیمتگذاری و مشوقهای اقتصادی، به عوامل اجتماعی و فرهنگی توجه کنند. افزایش آگاهی عمومی، ارائه آموزشهای اجتماعی و طراحی کمپینهای فرهنگی میتوانند به تغییر عادتوارههای مصرفی کمک کنند.
نتیجهگیری کلیدی:
- مصرف برق یک کنش اجتماعی است که در شبکههای فرهنگی و اجتماعی حک شده است و نمیتوان آن را صرفاً اقتصادی تعریف کرد.
- طراحی سیاستهای انرژی باید چندبعدی باشد و عوامل اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی را به طور همزمان مدنظر قرار دهد.
- مفهوم عادتواره اقتصادی و حکشدگی اجتماعی ابزارهای قدرتمندی برای تحلیل رفتار مصرفی هستند و میتوانند در سیاستگذاریهای آینده مورد استفاده قرار گیرند.
پیشنهادها:
۱. توسعه کمپینهای آگاهیبخشی اجتماعی با هدف تغییر عادتوارههای مصرفی.
۲. طراحی مشوقهای مالی و تخفیفهای خاص برای خانوارهایی که مصرف برق خود را کاهش میدهند.
۳. گسترش پژوهشهای جامعهشناختی در زمینه مصرف انرژی برای ارائه تحلیلهای عمیقتر و جامعتر.
چشمانداز پژوهشهای آینده:
این پژوهش نشان داد که مفهوم حکشدگی اجتماعی و عادتواره اقتصادی پتانسیل بالایی در درک رفتار مصرفی افراد دارند. گسترش این پژوهشها به حوزههای دیگر مصرف انرژی، مانند گاز و آب، میتواند به ارائه تحلیلهای جامعتر و طراحی سیاستهای مؤثرتر منجر شود. همچنین انجام مطالعات کمی و کیفی در مقیاس بزرگتر میتواند یافتههای این مقاله را تعمیق و تقویت کند.
مریم آجرلی،شرکت توزیع نیروی برق استان مرکزی